كمي حاشيه!
سلام.خوبيد؟واسه تنوع ايندفعه ميخوام يه مطلب غير علمي ولي 100% واقعي بزارم.بخونيد و لذت ببريد!!!
سه چهار بار که این کار رو انجام داد اومد نشست بغل دیوار ! پلاستیکی رو از توی جیبش در اورد و از توی اون تکه ای نون رو بیرون کشید ! همونطور که نشسته بود نون رو روی پاهاش باز کرد … از توی جیبش قند ها رو در اورد و با وسواس لای نون چید و نون رو عین ساندویچ لوله کرد و شروع کرد به خوردن !
لذتی که به پسرک از خوردن ساندویچ قند دست داده بود از برق چشماش و ولعش در گاز زدن معلوم بود …. ساندویچش که تموم شد نرمه نون های روی زمین رو جمع کرد و گذاشت گوشه دیوار و رفت سمت خیمه ! یه لیوان چای گرفت و دوباره برگشت کنار دیوار نشست و اروم اروم پوف کرد و خورد ! چاییش که تموم شد لیوان یکبار مصرفش رو گذاشت توی جیبش و رفت سمت چهار چرخه و هلش داد رفت …. پسرک شامش رو خورده بود ! ….. یک ساندویچ قند
(تدكر:اين مطلب رو از روي يك سايت(روزنه) برداشتم.ما مغازه مون كجا بود!!!)
ديشب جلوي محل كارم خيمه زده بودن و چايي مي دادن...
پسرکی که صاحب یک چهار چرخه نون خشکی بود توجهم رو جلب کرد … پسرک هی میرفت نزدیک خیمه و چند تا قند برمیداشت میریخت توی جیبش و میومد عقب … باز منتظر میشد که جلوی خیمه شلوغ بشه و توی شلوغی میرفت چند تا قند دیگه بر میداشت میریخت توی جیبش !
سه چهار بار که این کار رو انجام داد اومد نشست بغل دیوار ! پلاستیکی رو از توی جیبش در اورد و از توی اون تکه ای نون رو بیرون کشید ! همونطور که نشسته بود نون رو روی پاهاش باز کرد … از توی جیبش قند ها رو در اورد و با وسواس لای نون چید و نون رو عین ساندویچ لوله کرد و شروع کرد به خوردن !
لذتی که به پسرک از خوردن ساندویچ قند دست داده بود از برق چشماش و ولعش در گاز زدن معلوم بود …. ساندویچش که تموم شد نرمه نون های روی زمین رو جمع کرد و گذاشت گوشه دیوار و رفت سمت خیمه ! یه لیوان چای گرفت و دوباره برگشت کنار دیوار نشست و اروم اروم پوف کرد و خورد ! چاییش که تموم شد لیوان یکبار مصرفش رو گذاشت توی جیبش و رفت سمت چهار چرخه و هلش داد رفت …. پسرک شامش رو خورده بود ! ….. یک ساندویچ قند
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۱۰/۰۹ ساعت 21:49 توسط علیرضا
|
با سلام.رضا هستم فارغ التحصیل رشته علوم آزمایشگاهی.در این وبلاگ با روش های عملی در انجام تست ها آشنا خواهید شد.